قصه های خدا - داستان حضرت نوح
حضرت نوح :
اولین پیامبر جهان شمول بعد از حضرت ادم حضرت نوح است البته درست است که رسالت ایشان جهان شمول است ولی انسان های زیادی در دنیا وجود نداشتند و لذا ایشان اولین پیامبر اولوالعزم بودند .
حضرت نوح در عصر ی به پیامبر ی مبعوث می شود که بت پرستی رواج پیدا کرده بود و بت پرستی ناشی از حس پرستش در وجود انسان است که نیازهایی که انسان دارد را می خواهد با کرنش کردن بر طرف کند البته خالق را خدا می دانستند ولی مدبر و تقسیم روزی و حوادث طبیعی را بت می دانستند وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ ( لقمان 25)
و اگر از آنها بپرسى : « چه کسى آسمانها و زمین را آفریده است ؟ مسلّماً خواهند گفت : « خدا . » بگو : « ستایش از آنِ خداست » ولى بیشترشان نمىدانند
حضرت نوح با انذار تبلیغ خود را شروع کرد .
إِنَّا? أَر?سَل?نَا نُوحًا إِلَى? قَو?مِهِ?? أَن? أَنذِر? قَو?مَکَ مِن قَب?لِ أَن یَأ?تِیَهُم? عَذَابٌ أَلِیم? 1
قَالَ یَ?قَو?مِ إِنِّی لَکُم? نَذِیر? مُّبِینٌ 2
أَنِ ?ع?بُدُواْ ?للَّهَ وَ?تَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ
نوح به مردم فرمود عبد خدا شوید یعنی اراده ی خود را با اراده ی خدا هموار کنید .
و تقوا داشته باشید یعنی حفظ کنید خدا را و دستورات اورا
و از دستورات من تبعیت کنید .
وقتی این سه دستور را رعایت کردیم اتفاقی که می افتد این است :
یَغ?فِر? لَکُم مِّن ذُنُوبِکُم? وَیُؤَخِّر?کُم? إِلَى?? أَجَل? مُّسَمًّى? إِنَّ أَجَلَ ?للَّهِ إِذَا جَا?ءَ لَا یُؤَخَّرُ? لَو? کُنتُم? تَع?لَمُونَ
گناهانی که کرده اید و هر کدام باعث اتفاقاتی در زندگی شما شده اند را بر طرف می کنم و دنباله های کوتاهی های شما را بر می دارم
برای همین دوای خیلی از نداری ها و شکست ها استغفار است ....
اللهم اغفر لی الذنوب التی .....
زَیْنَ اَلْعَابِدِینَ عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تُغَیِّرُ اَلنِّعَمَ اَلْبَغْیُ عَلَى اَلنَّاسِ وَ اَلزَّوَالُ عَنِ اَلْعَادَةِ فِی اَلْخَیْرِ وَ اِصْطِنَاعِ اَلْمَعْرُوفِ وَ کُفْرَانُ اَلنِّعَمِ وَ تَرْکُ اَلشُّکْرِ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ - إِنَّ اَللّ?هَ لا? یُغَیِّرُ م?ا بِقَوْمٍ حَتّ?ى یُغَیِّرُوا م?ا بِأَنْفُسِهِمْ وَ اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تُورِثُ اَلنَّدَمَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ اَلَّتِی حَرَّمَ اَللَّهُ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى وَ لا? تَقْتُلُوا اَلنَّفْسَ اَلَّتِی حَرَّمَ اَللّ?هُ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی قِصَّةِ قَابِیلَ حِینَ قَتَلَ أَخَاهُ هَابِیلَ فَعَجَزَ عَنْ دَفْنِهِ فَسَوَّلَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ اَلنّ?ادِمِینَ وَ تَرْکُ صِلَةِ اَلْقَرَابَةِ حَتَّى یَسْتَغْنُوا وَ تَرْکُ اَلصَّلاَةِ حَتَّى یَخْرُجَ وَقْتُهَا وَ تَرْکُ اَلْوَصِیَّةِ وَ رَدِّ اَلْمَظَالِمِ وَ مَنْعُ اَلزَّکَاةِ حَتَّى یَحْضُرَ اَلْمَوْتُ وَ یَنْغَلِقَ اَللِّسَانُ وَ اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تُنْزِلُ اَلنِّقَمَ عِصْیَانُ اَلْعَارِفِ بِالْبَغْیِ وَ اَلتَّطَاوُلُ عَلَى اَلنَّاسِ وَ اَلاِسْتِهْزَاءُ بِهِمْ وَ اَلسُّخْرِیَّةُ مِنْهُمْ وَ اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تَدْفَعُ اَلْقِسَمَ إِظْهَارُ اَلاِفْتِقَارِ وَ اَلنَّوْمُ عَنِ اَلْعَتَمَةِ وَ عَنْ صَلاَةِ اَلْغَدَاةِ وَ اِسْتِحْقَارُ اَلنِّعَمِ وَ شَکْوَى اَلْمَعْبُودِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تَهْتِکُ اَلْعِصَمَ شُرْبُ اَلْخَمْرِ وَ اَللَّعِبُ بِالْقِمَارِ وَ تَعَاطِی مَا یُضْحِکُ اَلنَّاسَ مِنَ اَللَّغْوِ وَ اَلْمِزَاحِ وَ ذِکْرُ عُیُوبِ اَلنَّاسِ وَ مُجَالَسَةُ أَهْلِ اَلرَّیْبِ وَ اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تُنْزِلُ اَلْبَلاَءَ تَرْکُ إِغَاثَةِ اَلْمَلْهُوفِ وَ تَرْکُ مُعَاوَنَةِ اَلْمَظْلُومِ وَ تَضْیِیعُ اَلْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْیِ عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تُدِیلُ اَلْأَعْدَاءَ اَلْمُجَاهَرَةُ بِالظُّلْمِ وَ إِعْلاَنُ اَلْفُجُورِ وَ إِبَاحَةُ اَلْمَحْظُورِ وَ عِصْیَانُ اَلْأَخْیَارِ وَ اَلاِنْطِبَاعُ لِلْأَشْرَارِ وَ اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تُعَجِّلُ اَلْفَنَاءَ قَطِیعَةُ اَلرَّحِمِ وَ اَلْیَمِینُ اَلْفَاجِرَةُ وَ اَلْأَقْوَالُ اَلْکَاذِبَةُ وَ اَلزِّنَاءُ وَ سَدُّ طُرُقِ اَلْمُسْلِمِینَ وَ اِدِّعَاءُ اَلْإِمَامَةِ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تَقْطَعُ اَلرَّجَاءَ اَلْیَأْسُ مِنْ رَوْحِ اَللَّهِ وَ اَلْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اَللَّهِ وَ اَلثِّقَةُ بِغَیْرِ اَللَّهِ وَ اَلتَّکْذِیبُ بِوَعْدِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تُظْلِمُ اَلْهَوَاءَ اَلسِّحْرُ وَ اَلْکِهَانَةُ وَ اَلْإِیمَانُ بِالنُّجُومِ وَ اَلتَّکْذِیبُ بِالْقَدَرِ وَ عُقُوقُ اَلْوَالِدَیْنِ وَ اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تَکْشِفُ اَلْغِطَاءَ اَلاِسْتِدَانَةُ بِغَیْرِ نِیَّةِ اَلْأَدَاءِ وَ اَلْإِسْرَافُ فِی اَلنَّفَقَةِ عَلَى اَلْبَاطِلِ وَ اَلْبُخْلُ عَلَى اَلْأَهْلِ وَ اَلْوَلَدِ وَ ذَوِی اَلْأَرْحَامِ وَ سُوءُ اَلْخُلُقِ وَ قِلَّةُ اَلصَّبْرِ وَ اِسْتِعْمَالُ اَلضَّجَرِ وَ اَلْکَسَلِ وَ اَلاِسْتِهَانَةُ بِأَهْلِ اَلدِّینِ وَ اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تَرُدُّ اَلدُّعَاءَ سُوءُ اَلنِّیَّةِ وَ خُبْثُ اَلسَّرِیرَةِ وَ اَلنِّفَاقُ مَعَ اَلْإِخْوَانِ وَ تَرْکُ اَلتَّصْدِیقِ بِالْإِجَابَةِ وَ تَأْخِیرُ اَلصَّلَوَاتِ اَلْمَفْرُوضَاتِ حَتَّى تَذْهَبَ أَوْقَاتُهَا وَ تَرْکُ اَلتَّقَرُّبِ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبِرِّ وَ اَلصَّدَقَةِ وَ اِسْتِعْمَالُ اَلْبَذَاءِ وَ اَلْفُحْشِ فِی اَلْقَوْلِ وَ اَلذُّنُوبُ اَلَّتِی تَحْبِسُ غَیْثَ اَلسَّمَاءِ جَوْرُ اَلْحُکَّامِ فِی اَلْقَضَاءِ وَ شَهَادَةُ اَلزُّورِ وَ کِتْمَانُ اَلشَّهَادَةِ وَ مَنْعُ اَلزَّکَاةِ وَ اَلْقَرْضِ وَ اَلْمَاعُونِ وَ قَسَاوَةُ اَلْقُلُوبِ عَلَى أَهْلِ اَلْفَقْرِ وَ اَلْفَاقَةِ وَ ظُلْمُ اَلْیَتِیمِ وَ اَلْأَرْمَلَةِ وَ اِنْتِهَارُ اَلسَّائِلِ وَ رَدُّهُ بِاللَّیْلِ.
امام زین العابدین علیه السّلام فرمود:گناهانى که نعمت را تغییر مىدهند عبارتند از:ظلم و تعدّى بر مردم،و ترک عمل خیرى که به آن عادت شده،و ترک أمر به نیکیها،و کفران نعمت،و ترک شکر،اینها همان است که خدا در بارهاش فرمود:« إِنَّ اَللّ?هَ لا? یُغَیِّرُ م?ا بِقَوْمٍ حَتّ?ى یُغَیِّرُوا م?ا بِأَنْفُسِهِمْ »(خداوند وضع هیچ گروهى را دگرگون نمىسازد جز آنکه خودشان حالات روحى خود را دگرگون سازند-رعد 11:13). و آن گناهانى که موجب پشیمانى مىگردد،کشتن فردى است که خداوند منع کرده و فرموده است:« وَ لا? تَقْتُلُوا اَلنَّفْسَ اَلَّتِی حَرَّمَ اَللّ?هُ »(و نفسى را که خدا حرام کرده است،نکشید-اسرى 33:17). و خداوند در داستان قابیل فرمود:وى چون هابیل را کشت و از دفن او عاجز شد،نفس سرکش او قتل برادرش را در نظر وى خوب جلوه داد:« فَأَصْبَحَ مِنَ اَلنّ?ادِمِینَ »(پس گشت از پشیمانان-مائده 31:5).و(از دیگر گناهان)ترک پیوند خویشاوندى آنقدر که از او چشم بپوشند(مثل آنکه چنین خویشاوندى نداشتهاند)، و ترک نماز تا وقت آن بگذرد،و ترک وصیّت و ندادن ردّ مظالم،و منع زکات تا هنگامى که مرگ فرا رسد و زبان از گفتار بازماند.و گناهانى که موجب نزول انتقام و خشم الهى است:نافرمانى کردن شخص عارف است،یعنى:با آنکه شناخت دارد سر به طغیان برداشته و بر مردم گردن فرازى کند و بعضى از آنان را مورد استهزا و نیشخند قرار دهد. و گناهانى که باعث مىگردد بهر? الهى از انسان دور گردد:اظهار نیازمندى نمودن،و خوابیدن در ثلث اوّل شب(وقت نماز عشا)و در وقت نماز صبح،و نعمت را خوار شمردن و گله از معبود بزرگوار نمودن است. و گناهانى که پردههاى عصمت را پاره مىکند عبارتند از:نوشیدن هر نوع از مشروبات مستکننده،قمار بازى،و انجام کارهاى مضحک،و آنچه موجب خندههاى بیجا است از لغو گویى و شوخى،عیبجوئى مردم،بازگو کردن آن،.و همنشینى با کافران و آدمهاى بىبند و بار و شکّاک. و گناهانى که بلا نازل مىکنند:ترک فریادرسى مظلوم و یارى ندادن او، و رها ساختن امر بمعروف و نهى از منکر است.و گناهانى که دولت(ثروت و قدرت و حکومت)را از انسان مىگیرد و به دشمنان مىدهد،ستم آشکارا،و علنى شدن گناه و سرپیچى از حق،و مباح شمردن آنچه حرام شمرده شده است،و نافرمانى از نیکان و سر فرودآوردن در برابر ستمگران،مىباشد. و گناهانى که به کشیده شدن انسان به سوى فنا و نیستى سرعت مىبخشد، قطع رحم،سوگند دروغ،و دروغگوئى،زنا،و بستن راه مسلمانان،و ناروا ادّعاى امامت کردن است. و گناهانى که امید را بدل به نومیدى مىکند:مأیوس شدن از رحمت خدا، و ناامیدى از مهر پروردگار و اعتماد کردن به غیر خدا،و دروغ پنداشتن نوید خداى عزّ و جلّ،مىباشند. و گناهانى که هوا را تیره و تار مىگرداند:جادوگرى،خبر غیب گفتن و فال زدن،و ایمان داشتن به ستاره و تکذیب تقدیر الهى،و نافرمانى و آزردن پدر و مادر است.و گناهانى که پردهها را کنار مىزند:وام خواستن بدون آنکه قصد باز پرداخت آن را داشته باشد،و زیاده روى در بیهوده خرج کردن،و براى خانواده و فرزند و خویشاوند خرج نکردن،و بداخلاقى،و کم صبرى،و دلتنگى و بىقرار بودن از غم،و کاهلى نمودن،و سبک شمردن مؤمنان است. و گناهانى که دعا را باز مىگرداند:نیّت بد داشتن،و پلیدى باطن،و دوروئى با برادران دینى،و ترک تصدیق به اجابت دعا و تأخیر نمازهاى واجب تا وقت بگذرد،و ترک تقرّب جستن بخدا به وسیل? نیکى و خیرات،و بد دهنى و گفتن سخن زشت،هستند. و گناهانى که مانع آمدن باران مىگردد،بیدادگرى حاکمان است در داورى،و گواهى دادن به دروغ و باطل،و پنهان داشتن شهادت،و ندادن زکات و باز پس ندادن قرض و سایر ما یحتاج(چون تبر و تیشه و آلات کار)و سخت شدن دلها بر بینوایان و نیازمندان و ستم نمودن به یتیمان و بیوه زنان،و تشر زدن بر درخواستکننده،و مأوى ندادن و رد کردن او در شب هنگام.
شما را تا اجل مسمی زنده نگه می دارد ...
یکی از مهمترین اثرات ذنوب کم شدن عمر می باشد که این سه گانه آن را درست می کند .
اجل معلق داریم و اجل مسمی که نهایت عمر ما همان چیزی است که در اجل مسمی ما تعیین شد هاست .
که در روایات داریم انسان ها بیشتر بواسطه دنوبشان از دنیا می روند ...
امام صادق (علیه السلام):
مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَکْثَرُ مِمَّنْ یَمُوتُ بِالْآجَالِ، وَ مَنْ یَعِیشُ بِالْإِحْسَانِ أَکْثَرُ مِمَّنْ یَعِیشُ بِالْأَعْمَارِ.
***یکی از خلفای عباسی خواست پدرش را بواسطه ظلم هایش مجازات کند و به امام عسکری عرض کرد امام فرمودند : حق پدر تو قتل است ولی تو نکشی که عمرت کم می شود .
***دو تا برادر بودند در مسیر حج با هم قهر کردند و در روستایی توقف کردند ویکی از برادران به دیدن عمه ی خود رفت و آن برادر دیگر نرفت و در مسیر ماری او را نیش زد و از دنیا رفت و ان برادر دیگر نزد امام صادق علیه السلام امد و امام فرمودند : مرگ هر دوی شما نزدیک شده بود و تو بواسطه ی صله ی رحم که انجام دادی عمرت زیاد شد .
شکایت حضرت نوح به خدا از نشنیدن تبلیغش :
قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَو?تُ قَو?مِی لَی?ل?ا وَنَهَار?ا 5
فَلَم? یَزِد?هُم? دُعَا?ءِی? إِلَّا فِرَار?ا 6
وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَو?تُهُم? لِتَغ?فِرَ لَهُم? جَعَلُو?اْ أَصَ?بِعَهُم? فِی? ءَاذَانِهِم? وَ?س?تَغ?شَو?اْ ثِیَابَهُم? وَأَصَرُّواْ وَ?س?تَک?بَرُواْ ?س?تِک?بَار?ا
انقدر از دعوت من فرار می کردند که تمام انگشتان دست خود را در گوش خود می کردند و حتی موقعی که من را می دیدند لباس خود را روی سر خود می کشیدند و استکبار به خرج می دادند .
اگر ایمان بیاورید برشما برکات نازل می شود .
ثُمَّ إِنِّی دَعَو?تُهُم? جِهَار?ا 8
ثُمَّ إِنِّی? أَع?لَنتُ لَهُم? وَأَس?رَر?تُ لَهُم? إِس?رَار?ا 9
فَقُل?تُ ?س?تَغ?فِرُواْ رَبَّکُم? إِنَّهُ? کَانَ غَفَّار?ا 10
یُر?سِلِ ?لسَّمَا?ءَ عَلَی?کُم مِّد?رَار?ا 11
وَیُم?دِد?کُم بِأَم?وَ?ل? وَبَنِینَ وَیَج?عَل لَّکُم? جَنَّـ?ت? وَیَج?عَل لَّکُم? أَن?هَ?ر?ا
حضرت نوح بصورت پنها نی و اشکار و در جمع های یک نفری و چند نفری تبلیغ می کردند .
و می فرمودند اثر ایمان برکات آسمانی وزمینی است .
وَلَو? أَنَّ أَه?لَ ?ل?قُرَى?? ءَامَنُواْ وَ?تَّقَو?اْ لَفَتَح?نَا عَلَی?هِم بَرَکَ?ت? مِّنَ ?لسَّمَا?ءِ وَ?ل?أَر?ضِ وَلَ?کِن کَذَّبُواْ فَأَخَذ?نَ?هُم بِمَا کَانُواْ یَک?سِبُونَ
سؤال : چه شد که برخی از کشورهای خارجی که مسلمان نیستند وضعیت شان از ما بهتر است ؟
و از طرفی قرآن هم می فرماید : وَ لَوْ لاَ أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْم?نِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ (33)
و اگر نه آن بود که [ همه ] مردم [ در انکار خدا ] امّتى واحد گردند ، قطعاً براى خانههاى آنان که به [ خداى ] رحمان کفر مىورزیدند ، سقفها و نردبانهایى از نقره که بر آنها بالا روند قرار مىدادیم .?الزخرف، 33?
یعنی از طرفی خداوند به مومنان در برابر تقوی وعده برکات می دهد و از طرفی به مومنان می گوید که ثروت و راحتی را در اختیار کفار قرار می دهیم و اگر بخاطر رعایت حال شما نبود رفاه حال آنها را بیشتر می کردیم .
کفار در قالب قانون استدراج نعمت می بینند : وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ (182)
و کسانى که آیات ما را تکذیب کردند ، به تدریج ، از جایى که نمىدانند گریبانشان را خواهیم گرفت . ?الأعراف، 182?
- که این نعمت باعث عذاب بیشتر آنها خواهد شد و مومنان در قالب قانون برکت نعمت می بینند و برکت یعنی پایداری نعمت در قالب دنیا و آخرت و چه بسا برخی اوقات برای رعایت قانون برکت لازم است سختی هایی را هم ببینیم .
- و از طرفی مشکلات و طوفان ها و سختی هایی که برای کشورهای غیر اسلامی رخ می دهد کم نیستند
- اگر کشورهای اسلامی تقوا را درست رعایت کنند که یکی از وجوه تقوا رعایت نظم و کار با کیفیت انجام دادن و .. هست خوب بصورت طبیعی رشد در آنها بوجود می آید و خیلی از جاهایی که ما شکست می خوریم بر اثر بی تقوایی است که در انجام امورات و وظایف خودمان داریم .
چون مشکل قوم نوح عدم باور مدیریت خدا در عالم ماده بود مثالهایی از مدیریت خدا برای آنها زدند و فرمودند چرا برای خدا بخاطر این مدیریت ها وقاری قائل نیستید ؟ تعجب می کنم !
مَّا لَکُم? لَا تَر?جُونَ لِلَّهِ وَقَار?ا شما را چه شده است که به عظمت و شکوه خدا حرمت قائل نیستید.
وَقَد? خَلَقَکُم? أَط?وَارًا در حالى که شما را در مراحل و حالاتى گوناگون آفریده (مواد خاکى، نبات، غذا، نطفه، علقه، مضغه، جنین، طفل، جوان و پیر)
فقظ کافی است مراحل خلقت خودتان را نگاه کنید ، چور خصوصیات ژن ها از نسل به نسل دیگر انتقال پیدا می کند .
أَلَم? تَرَو?اْ کَی?فَ خَلَقَ ?للَّهُ سَب?عَ سَمَ?وَ?ت? طِبَاقاآیا ندانسته اید که خدا هفت آسمان را چگونه بر فراز یکدیگر آفرید؟15
وَجَعَلَ ?ل?قَمَرَ فِیهِنَّ نُور?ا وَجَعَلَ ?لشَّم?سَ سِرَاج? ا و ماه را در میان آنها روشنى بخش، و خورشید را چراغ فروزان قرار داد16
وَ?للَّهُ أَن?بَتَکُم مِّنَ ?ل?أَر?ضِ نَبَات?ا و خدا شما را از زمین [مانند] گیاهى رویانید،17
ثُمَّ یُعِیدُکُم? فِیهَا وَیُخ?رِجُکُم? إِخ?رَاج?ا سپس شما را در آن باز مى گرداند و باز به صورتى ویژه بیرون مى آورد،18
وَ?للَّهُ جَعَلَ لَکُمُ ?ل?أَر?ضَ بِسَاط?او خدا زمین را بر شما فرشى گسترده قرار داد،19
لِّتَس?لُکُواْ مِن?هَا سُبُل?ا فِجَاج?اتااز آن به راه هاى فراخ گشاده یا مختلف بروید
آیات 28 به بعد سوره ی هود .